آنچه در این مقاله میخوانید
آینده رایانش ابری نوع کارکرد آن در جهان را بازتعریف میکند و هوش مصنوعی نقش پررنگی در این فرآیند و تعهد خدمت خواهد داشت.
سازمان جهانی هواشناسی (WMO) 10 نوع اصلی ابر را شناسایی کرده است که شامل ابر سیروس، نیمبوستراتوس و ابر محبوب خاکستری و بارانزای استراتوس میشود. هر کدام از این ابرها هم انواع مختلفی دارند و این تنوع در مورد ابرهایی که ما در تکنولوژی از آنها استفاده میکنیم هم صدق میکند؛ همان ابرهایی که در دیتاسنترهای غولپیکر زندگی میکنند.
در واقع امروزه ابرهای تکنولوژی تفاوت زیادی با یکدیگر پیدا کردهاند؛ چون دیگر در دیتاسنتر زندگی نمیکنند. عملکرد بعضی از آنها مثل گذشته است، با این تفاوت که کاملاً در محل سازمان و روی تجهیزات داخلی و خصوصی زندگی میکنند. حوزه فعالیت بعضی از آنها از «لبه» (نقطه تماس اولیه با اطلاعات واقعی) تا رک (Rack) سرورهای ابری و دیتاسنتر سنتی گسترده است.
در سال 1997 پروفسور Ramnath K. Chellappa که هم اکنون در دانشگاه Emory حضور دارد، در سخنرانیای با عنوان «رایانش ابری» برای نخستینبار از این اصطلاح استفاده کرد. از آن زمان تاکنون، ما شاهد تغییرات اساسی در معنای رایانش ابری برای فرایندهای IT تا کاربرد آن برای حل چالشهای سطح اجتماعی بودهایم.
آینده رایانش ابری در سه تا پنج سال آینده چگونه است؟ رایانش ابری از زمان همهگیری کرونا در سال 2020 جذابتر شده و جهشی بزرگ به سمت جلو داشته است، به نحوی که باعث شد بعضی از سازمانها نقشه راه پیشرفت یکساله خود را در 10 ماه (بعضیها در چند هفته) طی کنند. علت این اتفاق، رشد شدید تقاضا برای اطلاعات دیجیتال و تجارت الکترونیک بوده است.
معنای رایانش ابری در حال تغییر است
ایده زیرساختی مقیاسپذیر و قابلاندازهگیری که میتوان آن را بهصورت متمرکز مدیریت و از تجهیزات رایانش آن بر حسب نیاز استفاده کرد، امتحان خود را پس داده است. این ایده به مدلهای کسبوکار دارای تنوع بالای فرایند از استارتآپها گرفته تا سازمانهای بزرگ، قابلتعمیم است. در حال حاضر بهتر است که رایانش ابری را بر اساس این خصوصیات تعریف کنیم و دیگر به تعریف آن به عنوان یک زیرساخت رایانشی که در یک دیتاسنتر برونسپاری شده و توسط شخص دیگر مدیریت میشود، ادامه ندهیم.
امروزه رایانش ابری بیشتر از مکان و محتوای رکهای سختافزاری، با مدیریت و مقیاسپذیری منابع و توزیع حجمهای کاری مرتبط است.
در یک مقیاس کلی، این اتفاق باعث شده که شاهد ظهور ابر هیبرید و multicloud باشیم. بعضی از اپلیکیشنها در زیرساخت ابر عمومی عالی کار میکنند و بعضی دیگر معمولاً به دلیل مسائلی مثل تأخیر، نظارت یا مسائل امنیتی، مناسب فرایندهای درونسازمانی هستند. از آنجایی که تکیهکردن به تنها یک ارائهدهنده خدمات ابری 100 درصد امن نیست، باید multicloud را به عنوان یک استراتژی عاقلانهتر به کار برد.
Multicloud به تعدادی از نیازهای اصلی سازمان پاسخ میدهد. مثلاً از وابستگی به یک ارائهدهنده خدمات ابری و از هزینههای سنگین ناشی از تغییر یک ارائهدهنده خدمات که ریشه دوانده، جلوگیری میکند. Multicloud نوعی افزونگی ایجاد میکند که هنگامی که یک ارائهدهنده خدمات ابری مشکلات فنی متعدد داشته باشد یا بدتر از آن زمانی که از دسترس خارج و فرایندها را متوقف میکند، به کار میآید.
یکی دیگر از دلایل محبوبیت Multicloud این است که به اپراتورهای IT اجازه میدهد که بهترین ارائهدهنده خدمات ابری را برای هر کدام از انواع حجمهای کاری انتخاب کنند. در مورد این مزیت باید به این نکته توجه داشت که ممکن است به سطح بالایی از وابستگی منجر شود؛ چون در صورت نیاز، عوضکردن آن دسته از ارائهدهندگان خدمات ابری که خدمات اختصاصی یا سطح بالایی دارند دشوارتر است.
با این وجود که multi-cloud معمولاً به عنوان چند سرور ابری ارائه شده توسط شرکتهای مختلف تعریف میشود؛ بهتر است که عملکرد آن را مشابه ابر هیبرید بدانیم. ممکن است بعضی از خدمات ابری شما روی سرورهای عمومی و بعضی از آنها روی سرورهای داخل سازمانی اجرا شوند. ممکن است ترکیب Multicloud و ابر هیبرید، بهزودی به امری عادی تبدیل شود.
مهم نیست که سرویسهای ابری را چگونه توزیع میکنید، این بستر ابری هیبرید جدید از مزایایی مثل مقیاسپذیری، قابلیت اندازهگیری و مصرف بر اساس نیاز بهرهمند خواهد بود. در حالت کلی، این وضعیت به شما اجازه میدهد که خود را با نیازهای تجاری در حال تغییر وفق دهید و همزمان بر دادههای خود نیز کنترل داشته باشید.
مهمترین علت این تغییر و تحول در تعریف ابر، افزایش روزافزون استفاده از کانتینرها و ابزارهای ارکستراسیون (orchestration tools) است. کانتینرها چیزی شبیه ماشینهای مجازی اما سبکتر، قابلحملتر و مقیاسپذیرتر هستند و یک ساختار کاملاً شبیهسازیشده با کامپیوترها دارند. با مدیریت کانتینرها در طول محیطهای مختلف، پیچیدگی کاهش پیدا میکند و هر وقت پیچیدگی کم شود، حجم خطاها و نقص سیستمها هم پایین میآید.
همچنین استفاده از کانتینرها منجر به خودکار شدن فرایندهایی مثل استقرار، مقیاسپذیری، امنیت و نظارت میشود و احتمال بروز خطا را پایین و قابلیت اطمینان را بالا میبرد. این موضوع، منجر به صرفهجویی در زمان میشود.
علاوه بر این مزایا، استفاده از کانتینرها سطحی از قابلیت جابهجایی را به وجود میآورد که از وابستگی به ارائهدهندگان خدمات ابری جلوگیری میکند. همچنین راهی را برای خودکار کردن فرایندهای لجستیکی و افزونگی را ایجاد میکند که جوابگوی نیازهای سازمان، بحرانها و برجستهسازی فرصتها است.
انتظار میرود که در آینده شاهد رشد رایانش ابری بدون سرور (serverless) باشیم، جایی که مقیاس اندازهگیری نه یک سرور کامل، بلکه حجم کاری، ماژول یا اپلیکیشن است. این نوع رایانش ابری به دلیل استفاده از ماژولهایی که تنها در زمان نیاز عمل میکنند و نیازی به ساختن ماشینهای مجازی یا حتی کانتینر ندارند، نیاز به وجود زیر ساخت را کاهش میدهد. اگر تنوع حجم ترافیکی یک اپلیکیشن زیاد باشد، رایانش ابری بدون سرور میتواند مزایایی مثل صرفهجویی در هزینهها و مدیریت حجم کاری را داشته باشد.
در طول چند سال آینده، رایانش لبهای (edge) رایجتر خواهد شد. تجهیزات این نوع رایانش قدرتمندتر میشوند و در عین حال دایما با حجم عظیمی از داده برای پردازش مواجه هستند که باید به صورت بلادرنگ پردازش برخط پردازش و در تمامی سازمان برای تجزیهوتحلیل و گرفتن بینشها، به اشتراک گذاشته شوند.
باید انتظار داشت که تجهیزات رایانش لبهای بیشتر با یکدیگر در ارتباط باشند و در عین حال اغلب بدون دغدغه نگهداری رها شوند. با افزایش قدرت و هوشمندی آنها (با نقش مؤثر هوش مصنوعی و یادگیری ماشین)، این تجهیزات میتوانند عملکرد بیشتری در نقاطی با میزان ارتباطات محدود و ناپایدار و شرایط … آب و هوایی و محیطی سخت داشته باشند.
در این شرایط، نقش اینترنت 5G (و در آینده 6G) آغاز میشود. 5G ارتباطات دارای نوسان را تقویت میکند و این قابلیت را دارد که با تغییر فرکانس و شکلدهی پرتو، به برخی نواحی که حتی به اینترنت سلولی سنتی مجهز نبودند هم برسد. همچنین 5G هوشمندی بیشتری را وارد میدان میکند و به طور قابلملاحظهای تأخیر را کاهش و به تجهیزات رایانش لبهای اجازه میدهد که با «مقصد اصلی انتقال و نگهداری اطلاعات» با سرعت و پاسخگویی بیشتر ارتباط برقرار کنند.
تاثیر رایانش ابری بر آینده اینترنت
نقش رشد هوش مصنوعی در مدیریت رایانش ابری
افزایش اطمینانپذیری در محیطهای ابری پیچیده، چالشهای مدیریتی را نیز دو چندان میکند. در ادامه با چهار روشی که هوش مصنوعی به بهبود این وضعیت کمک میکند، آشنا میشوید:
خودکارسازی وظایف روتین
تعداد زیادی وظیفه روتین مثل تخصیص منابع و مقیاسکردن در مدیریت IT وجود دارد که میتوانند توسط هوش مصنوعی مدیریت شوند. در هر جایی که یک اسکریپت وجود دارد، میتوان از هوش مصنوعی استفاده کرد، با این تفاوت که هوش مصنوعی شما را سریعتر به نتیجه میرساند و تنظیم کردن آن به کار کمتری نسبت به یک اسکریپت نیاز دارد.
تجزیه و تحلیل داده
هوش مصنوعی میتواند بینشهای (insights) مربوط به رفتار مشتریان و عملکرد ارتباطی را از الگوی مصرف مشتریان، تجزیه و تحلیلهای رفتار کاربران، تأثیر حجمهای کاری روی منابع و محدودههای نظارتی متعدد دیگر استخراج و باعث شود که اطمینانپذیری بهبود پیدا کند و فرصتها برجسته شوند.
بهبود تجربه مشتری
میتوان انتظار داشت که هوش مصنوعی امکان پشتیبانی از مشتریان را در لایههای اول، دوم و از طریق ایمیل و چت فراهم کند. به عبارت دیگر، کاربران را به ماشینها میسپارد و باعث میشود که تکنسینهای واقعی وقتشان آزاد شود و بتوانند مشکلات حیاتیتر مشتریان را مدیریت کنند.
مدلهای تجاری و خدماتی جدید
همانطور که در مورد ChatGPT دیدیم، سرویسهای ابری بیشتری در حال پیداکردن راهی برای اضافهکردن یک مؤلفه هوش مصنوعی به عنوان افزونه ارزشمند هستند. تعداد راههایی که هوش مصنوعی میتواند از طریق آنها به انسانهایی که کار را انجام میدهند و خدمات ارائه میکنند کمک کند و کار را برایشان ساده کند، در حال افزایش است و این موضوع باعث میشود که این ترند جدید رشد کند.
البته بحث امنیت هم مهم است. با کمبود متخصصین ماهر در زمینه امنیت و تهدیدهای سایبری روبهرشد، کاهش و جلوگیری از حملات هکرها به اولویت اصلی سازمانها تبدیل خواهد شد و چالشهای مربوط به آن بزرگتر میشود. مهاجمان پیچیدهتر میشوند و تجربه آنها در حملات موفقیتآمیز بالا میرود. همانطور که گفتیم، افزایش پیچیدگی نقاط ضعف را افزایش میدهد و این موضوع شانس مهاجمان را زیاد میکند.
آنچه مدیران باید درباره رایانش ابری بدانند
هم اکنون حتی شرکتهای کوچک هم در حال مدیریت حجم زیادی از اطلاعات هستند که بخشی از آنها در جریان و بخشی دیگر در وضعیت سکون (آرشیو) است. منظور از این حجم زیاد، ترابایتها، پتابایتها و اگزابایتهای داده در جریان و ذخیره شده است. این دادهها با سرعت زیادی در جریان هستند و تنها راه مدیریت آنها، از طریق نرمافزار است؛ اما به دلیل تغییرات سریع و رشد پیچیدگی بازیگران بد میدان، برنامهنویسی ساخت یافته و محافظت از طریق شناسایی الگوهای عمومی را نمیتوان بهسادگی ادامه داد.
این موقعیت از جمله مواردی است که در آن هوش مصنوعی یک انتخاب یا قابلیت جذاب نمایشی نیست ، بلکه هیچچیز دیگری نمیتواند مثل هوش مصنوعی به اندازه کافی سریع باشد و در این موارد، این تکنولوژی سنگر اصلی سازمانها برای محافظت از خودشان محسوب میشود.
ارائهدهندگان خدمات ابری هم باید تغییر کنند
تمام نکات بالا به این حقیقت ختم میشوند که ارائهدهندگان خدمات ابری هم باید برای ادامهدادن، تغییر کنند.
اگر بخواهیم در مورد وضعیت رایانش ابری در طول 3 تا 5 سال آینده صحبت کنیم، باید به سراغ کلید واژه «بیشتر» برویم. ارتباطات بیشتر، قدرت بیشتر، هوش مصنوعی بیشتر، گرههای بیشتر، تجهیزات بیشتر، پراکندگی بیشتر، گزینههای بیشتر، پول بیشتر، بهرهوری بیشتر، بازدهی بیشتر، ارائهدهندگان خدمات ابری بیشتر و البته چالشهای پیچیده بیشتر برای مدیریت تمامی این موارد.
آشنایی با سرویسهای ابری ابرآمد
این مقاله را به اشتراک بگذارید